مؤسس Expect Labs -تیموتی تاتل- در این مورد گفته بود که با کاهش بهای سختافزارها، سر و کله تبلتها و کامپیوترهای با صفحه تخت در آشپزخانهها و اتاق خوابهای همه پیدا شده است، این ماشینها توانایی این را دارند که به همه چیز گوش بدهند و ترانه، دستور العمل آشپزی یا نقشهای متناسب با گفتگوهای رد و بدل شده، پیشنهاد کنند.
ما با سیری آشنا هستیم، یک اپلیکیشن موبایل که میتواند به دستورها و سؤالات، پاسخ بدهد. اما کاری که نرمافزار شرکت Expect Labs میخواهد انجام بدهد، متفاوت است، این شرکت روی اپلیکیشنی به نام MindMeld کار میکند، این اپلیکیشن میتواند به مکالمات حداکثر ۸ نفر گوش کند و بعد دریابد که مهمترین و مربوطترین موضوعات و سؤالات مطرح شده کدام هستند و سپس اطلاعات متناسب به دست دهد.
بنابراین مهمترین تفاوت MindMeld با سیری یا اپلیکیشنها مشابه سیری، این است که این سیستم غیرفعال است، یعنی لازم نیست کاربر از به صورت مستقیم از این سیستم سؤال بپرسد، بلکه MindMeld خودش نیازهای کاربران را درک میکند.
تیموتی تاتل که درجه دکترایش را از دانشگاه MIT گرفته است، تا پیش از تإسیس شرکت Expect Labs، یک موتور حستجوی ویدئویی به نام Truveo را داشت که یکی از بهترین موتورهای جستجوی ویدئو در زمان خودش بود.
چیز جالب در مورد MindMeld این است که امکان توسعه آن از طریق ارائه API این سیستم پیشگو وحود دارد، به این ترتیب این سیستم به پلتفرمی تبدیل خواهد شد که سایر اپلیکیشنها میتوانند از آن استفاده کنند.
البته تصور دنیایی که در آن کامپیوترها همیشه به حرفهای ما گوش کنند و نیات ما را حدس بزنند، گاهی ناخوشایند میشود. اما باید در نظر داشت که ما در دنیایی در حال تغییر زندگی میکنیم، که در آن سیستمهای کامپیوتری کیبوردی نخواهند داشت، عینک گوگل یا سیستمهای کامپیوتری نصبشده روی خودروها کیبورد ندارند، بنابراین نیاز به فناوریای داریم که همیشه کنارمان باشد و نیازهایمان را حتی قبل از اینکه وقت کنیم خودمان مطرحشان کنیم، درک کند.
اما جالب است بدانید که MindMeld سرمایهگذاران و علاقهمندهای زیاد و معتبری پیدا کرده است که از بین آنها میشود به سامسونگ، اینتل و Telefónica اشاره کرد، این شرکتها دیروز خبر از سرمایهگذاری راهبردی در شرکت Expect Labs دادند.
اما چرا یک شرکت سازنده محصولات الکترونیک، یک تولیدکننده تراشه و یک غول ارتباطی، به این شرکت نوپای کوچک علاقهمند شدهاند؟
سامسونگ نرمافزاری شبیه سیری به نام S Voice را دارد، از سوی دیگر این شرکت برای متمایز کردن محصولات خود از محصولات سایر شرکتها عادت دارد که آنها را مجهز به یک سری اپلیکیشن اختصاصی کند، بنابراین باید بتوانید علت علاقهمندی سامسونگ به MindMeld را حدس بزنید.
سامسونگ به خانههای کاربرانی فکر میکند که در آنها تلویزیونهای هوشمند یا یخچالهای هوشمندی با صفحات نمایشگر نصب شده است، تصور کنید که این وسایل هوشمند بتوانند به گفتگوهای اعضای یک خانواده گوش بدهند و اطلاعاتی متناسب نمایش بدهند.
مثلا وقتی اعضای یک خانواده در مورد یک مسابقههای فوتبال یا شوهای تلویزیونی صحبت میکنند، خود سیستم اطلاعات مفیدی ارائه کند یا وقتی که در آشپزخانه صحبت از غذای خاصی میشود، دستورالعمل یا طرز تهیه مواد اولیه آن به نمایش گذاشته شود.
اما اینتل چرا باید به MindMeld علاقهمند باشد؟ این شرکت برنامهای به نام رایانش ادراکی یا perceptual computing را شروع کرده است، چیزی که این برنامه بر روی آن تمرکز دارد، ارتباط با کامپیوتر با صدا و اشاره است. اینتل میخواهد که تراشهها و بستههای توسعهای نرمافزارهایش، در موج جدید فناوری مورد استفاده قرار بگیرند و برای این کار فقط ساختن تراشههای خوب کافی نیست بلکه این تراشههای باید از هوش مصنوعی پیچیده هم پشتیبانی کنند.
چیزی که برای تلفونیکا، پنجمین شرکت بزرگ ارتباطی دنیا، مهم است این است که بتواند به گفتگوهای کاربران البته به صورت محرمانه گوش کند و مثل سرویس Google Now اطلاعات متناسب ارائه کند، تلفونیکا راه پول درآوردن از این ارائه اطلاعات را پیدا خواهد کرد.
جهان با نرمافزارهایی مثل MindMeld دنیا وحشتناک و در عین حال جالبی خواهد شد. در وهله اول ما تصور نمیکنیم که به نرمافزارهایی مثل MindMeld اجازه گوش دادن به حرفهایمان را بدهیم، اما احتمالا به مرور کیفیت MindMeld و امثالش آنقدر خوب خواهد شد که صرفنظر کردن از آنها برای ما ناممکن یا دستکم دشوار خواهد شد.
اگر تا پیش از این گوگل میتوانست ذائقه تکتک کاربرانش را با توجه به فعالیتها و سابقه وبگردششان حدس بزند و آگهی متناسب به خوردشان بدهد، حالا دیگر سر و کله نرمافزارهایی توانمندتر پیدا شده است که از روی حرفهای ما متوجه سمت و سو و علایق ما میشوند.
MindMeld میتواند در یک کلاس درس بسیار مفید باشد، تصور کنید که در حین سخنرانی یک استاد دانشگاه، با توجه به موضوع سخنرانی و حرفهای دانشجوها به صورت مرتب روی صفحات نمایش نصبشده یا موبایلها تصاویر و اطلاعات و ویدئوهایی مرتبط نمایش داده شود.
اما از سوی دیگر دنیایی را تصور کنید که آگهیها در آن به زور خود را تحمیل میکنند و وقتی شما کمی با دوستانتان در مورد فیلم، کتاب یاموسیقی خاصی صحبت میکنید، انبوهی از تبلیغات روی عینگ گوگل، یا صفحه گوشی موبایل یا LED اتاق به شما نشان داده شوند.
در بعدی دیگر ما با دنیایی روبرو خواهیم بود که در آن همه دیوارها گوش دارند و در آن برادربزرگها از همه اسرارمان آگاه خواهند بود و متأسفانه حتی این امکان را ندارید که دستکم مثل وینستون در رمان ۱۹۸۴ کنجی خصوصی داشته باشید که گاهی بتوانید به آن پناه ببرید!